رودها در جاري شدن وعلفها در سبز شدن معنا پيدا مي کند... کوها با قلــه هــا ودريــاها با موج ها زنــــدگي پيدا مي کنــد... و انســــان ها همــــ? انســــان ها با عشـــــق، فقط با عشـــق... پس بار خدايا! بر من رحم کن، بر من که مي دانم ناتوانم، رحم کن... باشــد کـــه خانـــــه اي نداشتــــه باشـم؛ باشد که لباس فاخري بر تن نداشته باشـم؛ باشد که حتـي دست و پايي نداشته باشــم؛ اما نباشد، هرگز نباشد که در قلبم عشقي نباشد... هرگز نباشد...