.•¤ تصویر این هفته خانه آرزو
¤•.
.•¤**¤•. متن
زیر توسط
نیــما نوشته شد .•¤**¤•.
...•¤**¤•. طنز خواستگاری .•¤**¤•...
|
سه شنبه 87 مهر 9 ساعت 8:49 عصر |
سر جلسه خواستگاری... بعد از نیم ساعت سکوت! مادر داماد: ببخشین، کبریت دارین؟ خانواده عروس: کبریت؟! کبریت برای چی؟! مادر داماد: والا پسرم می خواست سیگار بکشه... خانواده عروس: پس داماد سیگاریه...؟! مادر داماد: سیگاری که نه... والا مشروب خورده، بعد از مشروب سیگار میچسبه... خانواده عروس: پس الکلی هم هست...؟! مادر داماد: الکلی که نه... والا قمار بازی کرد، باخت! ما هم مشروب دادیم بهش که یادش بره... خانواده عروس: پس قمارم بازی میکنه...؟! مادر داماد: آره... دوستاش توی زندان بهش یاد دادن... خانواده عروس: پس زندانم بوده...؟! مادر داماد: زندان که نه... والا معتاد بوده، گرفتنش یه کمی بازداشتش کردن... خانواده عروس: پس معتادم بوده...؟! مادر داماد: آره... معتاد بود، بعد زنش لوش داد... خانواده عروس: زنش؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
نتیجه : همیشه موقع خواستگاری رفتن کبریت همراهتون داشته باشین !!!
|
|
نظر شما ( ) |
|
.•¤**¤•. متن
زیر توسط
نیــما نوشته شد .•¤**¤•.
...•¤**¤•. چگونه ترشیده نشویم .•¤**¤•...
|
یکشنبه 87 اردیبهشت 29 ساعت 2:39 صبح |
1_یقه اولین خواستگار رو بچسبید که شاید تنها شتر بخت شما باشه. 2_ناز و لفت و لیس رو بذارید کنار. 3_در معرض دید باشید، گذشت اون زمان که میگفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم که از آفتاب و از سایه می رنجم 4_ سن ازدواج رو بیارین پایین، همون 17 یا 18 خوبه. بالاتر که برین همچین بگی نگی از دهن میافتین. 5_تموم دوست پسراتونو تهدید به ازدواج کنید، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو درز بکشید. 6_ دعای باز شدن بخت رو دور گردنتون آویزون کنید، یه وقت کتابشو دور گردنتون آویزون نکنید که گردن لطیفتون کج میشه 7_ پسرهای فامیل بهترین و در دسترسترین طعمهها هستند، رو هوا بقاپیدشون. 8_ رو شکل و شمایل ظاهری پسرها زیاد حساسیت به خرج ندید، پسرهای خوشگل، هستن دچار مشکل...!!نیما خانم خوشگله گی سویکیشون...لول 9_توی اجتماع بر بخورید، با مردم قاطی شید، با ننه صغرا و بیبی عذرا نشست و برخاست کنید، همینا هستن که شادوماد میسازن واستون. 10_ یه کم به خودتون برسید، منظورم آرایش و برداشتن زیر ابرو و ریمل و پودر و سایه و کرم شب و روز و ماسک خیار و فر مژه و خط لب و خط چشم و... نیست. حداقل قیافه یه آدم رو داشته باشید. 11_در پوشش دقت کنید، لباس چسب و کوتاه فقط آدمای بوالهوس رو دورتون جمع می کنه، یه پوشش سنگین و اندکی رنگین با حفظ معیارهای دوماد پسند بهترینه. 12_مهمون که میاد قایم نشید، چای ببرید، پذیرایی کنید، خلاصه یه چشمه بیاین که بعله ما هم هستیم. 13_ سعی کنین از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره که مامانه بتونه جلوی در و همسایه قر و قمیش بیاد که دخترم قربونش برم اینجوریه و اونجوریه... 14_تا مامانه و باباهه میگن دخترمون دیگه وقته عروسیشه مثل لبوی نپخته سرخ نشین و در برید، در حرکات و سکناتتون این نظر رو تایید کنید و دنبالشو بگیرید. 15_ بلاخره اگه خدای نکرده میخواین جزو اون یک میلیون و هفت صد هزار دختر بی شوهر نباشید (تازه اگه همه پسرای این مملکت دوماد شن، که نمی شن) هر چی دارید، رو کنید، منظورم اعضا و جوارحتون نیست منظورم کمالات و هنر مندیاتتونه. 16_ و اینو بگم که از هیچ دوره زندگیتون به اندازه وقتی که با نامزد محبوبتون زیر سایه درخت توی یه پارک خلوت دارید معاشقه می کنید لذت نخواهید برد، حالا به بعدنش کار ندارم)منضورم رو تخت خواب نیستا) 17_اگه کسیرو دوسش دارین برین خواستگاریش (نکته:این کار ریسکش خیلی بالاس اگه شازده بگه نه سوجه خنده 1سال فامیلاتون ردیفه) 18_حداقل یه 206 داشته باشین که طرف به خاطر ماشین هم که شده بیاد 2تا بشین بده 9 ماه 3 تا بشین 19_اون یارو که با اسب سفید میادوبی خیال شین 20_...و آخرین توصیه اینکه عوض اینکه توی جریانات عشقی خیابونی و زودگذر غرق بشید و مثل کبک سرتونو زیر برف کنید یه خورده به فکر زندگی آیندهتون بشید و اینقدر از این دست به اون دست نرید چون کثیف میشید، می پکید
|
|
نظر شما ( ) |
|
.•¤**¤•. متن
زیر توسط
نیــما نوشته شد .•¤**¤•.
...•¤**¤•. دلایل محکم برای اینکه به مرد بودن خود افتخار کنید .•
|
یکشنبه 87 اردیبهشت 29 ساعت 2:38 صبح |
همیشه از نام خانوادگی شما استفاده می شود مدت زمان مکالمهی تلفنی شما حداکثر30 ثانیه است برای یک مسافرت یک هفته ای تنها یک ساک کوچک دستی نیاز دارید در تمام شیشه های مربا و ترشی را خودتان باز میکنید دوستان شما توجهی به کاهش یا افزایش وزن شما ندارند جنسیت شما در موقع مصاحبهی استخدام مطرح نیست لازم نیست کیفی پر از لوازم بی استفاده را همه جا به دنبالتان بکشید. ظرف مدت 10دقیقه میتوانید حمام کنید و برای رفتن به مهمانی آماده شوید همکارانتان نمیتوانند اشک شما را در بیاورند گر در 34 سالگی هنوز مجردید، احدی به شما ایراد نمی گیرد رنگ اجزاء صورت شما در هر صورت طبیعی است با یک دسته گل میتوانید بسیاری از مشکلات احتمالی را حل کنید وقتی مهمان به خانهی شما میآید لازم نیست اتاق را مرتب کنید بدون هدیه میتوانید به دیدن تمام اقوام و دوستانتان بروید میتوانید آرزوی هر پست ومقامی را داشته باشید حداقل بیست راه برای بازکردن در هر بطری نوشابهی داخلی یا خارجی بلد هستید ضرورتی ندارد روز تولد دوستانتان را به خاطر داشته باشید هر ساعتی دلتون بخواد میتونید از خونه بیرون برید و هر ساعتی دلتون بخواد میتونین برگردین ... و بالاخره روزی یک پیرمرد موفق خواهید شد
|
|
نظر شما ( ) |
|
.•¤**¤•. متن
زیر توسط
نیــما نوشته شد .•¤**¤•.
...•¤**¤•. آخرین کلمات (طنز) .•¤**¤•...
|
یکشنبه 87 اردیبهشت 29 ساعت 2:31 صبح |
آخرین کلمات یک الکتریسین: خوب حالا روشنش کن... آخرین کلمات یک انسان عصر حجر: فکر میکنی توی این غار چیه؟ آخرین کلمات یک بندباز: نمیدونم چرا چشمام سیاهی میره... آخرین کلمات یک بیمار: مطمئنید که این آمپول بیخطره؟ آخرین کلمات یک پزشک : راستش تشخیص اولیهام صحیح نبود. بیماریتون لاعلاجه... آخرین کلمات یک پلیس: شیش بار شلیک کرده، دیگه گلوله نداره... آخرین کلمات یک پیشخدمت رستوران: باب میلتون بود؟ آخرین کلمات یک جلاد: ای بابا، باز تیغهء گیوتین گیر کرد... آخرین کلمات یک جهانگرد در آمازون: این نوع مار رو میشناسم، سمی نیست... آخرین کلمات یک چترباز: پس چترم کو؟ آخرین کلمات یک خبرنگار: بله، سیل داره به طرفمون میاد... آخرین کلمات یک خلبان: ببینم چرخها باز شدند یا نه؟ آخرین کلمات یک خونآشام : نه بابا خورشید یه ساعت دیگه طلوع میکنه! آخرین کلمات یک داور فوتبال : نخیر آفساید نبود! آخرین کلمات یک دربان : مگه از روی نعش من رد بشی... آخرین کلمات یک دوچرخهسوار : نخیر تقدم با منه! آخرین کلمات یک دیوانه : من یه پرندهام! آخرین کلمات یک سرنشین اتوموبیل : برو سمت راست راه بازه... آخرین کلمات یک شکارچی : مامانت کجاست کوچولو؟. آخرین کلمات یک غواص : نه این طرفها کوسه وجود نداره... آخرین کلمات یک فضانورد : برای یک ربع دیگه هوا دارم... آخرین کلمات یک قصاب : اون چاقو بزرگه رو بنداز ببینم... آخرین کلمات یک قهرمان : کمک نمیخوام، همهاش سه نفرند... آخرین کلمات یک قهرمان اتوموبیلرانی : پس مکانیکه میدونه که با ... آخرین کلمات یک کارآگاه خصوصی : قضیه روشنه، قاتل شما هستید! آخرین کلمات یک کامپیوتر: هارددیسک پاک شده است... آخرین کلمات یک کوهنورد: سر طناب رو محکم بگیری ها... آخرین کلمات یک گروگان: من که میدونم تو عرضهء شلیک کردن نداری... آخرین کلمات یک گیتاریست: یه خرده ولوم بده... آخرین کلمات یک مادر: بالأخره سیدیهات رو مرتب کردم... آخرین کلمات یک متخصص آزمایشگاه: این آزمایش کاملاً بیخطره... آخرین کلمات یک متخصص خنثی کردن بمب : این سیم آخری رو که قطع کنم تمومه... آخرین کلمات یک متخصص کامپیوتر: معلومه که ازش بکآپ گرفتم! آخرین کلمات یک معلم رانندگی: نگه دار! چراغ قرمزه! آخرین کلمات یک ملوان: من چه میدونستم که باید شنا بلد باشم؟ آخرین کلمات یک ملوان زیردریایی: من عادت ندارم با پنجرهء بسته بخوابم... آخرین کلمات یک نارنجکانداز : گفتی تا چند بشمرم؟
|
|
نظر شما ( ) |
|
.•¤**¤•. متن
زیر توسط
نیــما نوشته شد .•¤**¤•.
...•¤**¤•. روش های درس خواندن دختر پسرها .•¤**¤•...
|
یکشنبه 87 فروردین 25 ساعت 11:7 عصر |
روش های درس خواندن دختر پسرها
دخترها: بعضی از اونا واقعاً درس می خونن، وقتی میرن سر کتاب تا یکی دو ساعت دیگه کلشونو از کتاب بر نمی دارن . عادت دارن زیر مطالب کتاب خط بکشن که بعدا بخونن بعضی هاشون هم که مثلاً درس می خونن کتاب جلوشونه چشمشون هم روی کتابه ولی حواسشون یه جای دیگست ... یه عده ای هم هستند که به بهونه اینکه مشکل دارن زنگ میزنن خونه دوستشون و دوستشون هم از خدا خواسته حدود یک ساعت و اندی به طوری که اشک و دود تلفن در میاد، برای هم قصه حسین کرته تعریف می کنند. و اما پسر ها: یا درس نمی خونن یا وقتی می خوان بخونن باید حسش بیاد. وقتی حسش میاد که شب امتحانه ... بعضی هاشون تا کتاب و وامیکنن بخونن بعد چند خط خوندن رو کتاب خوابشون میبره بعضی هاشونم یه کم که درس خوندن یه موردی پیش میاد و بهش خیره میشن و به یه چیزی فکر می کنن بعد انگار که درس خوندن بلند میشن میرن استراحت می کنن، بعد از یک ساعت استراحت دوباره میرن میشینن فکر می کنن. وقتی فکرشون تموم شد کتاب را ورق میزنن یه کم براندازش میکنن وزنش می کنن استخاره می کنن برای خودشون تقسیمش می کنن میگن تا ساعت فلان اینقدر می خونم تا ساعت فلان اینقدر بعد میرن استراحت کنن . حین استراحت حسشون تموم میشه حال ندارن برن بخونند ولی چون می دونن فردا امتحان دارن پا میشن میرن سر کتابشون. همینجور که می خونن هیچی حالیشون نیست چون جای دیگه فکر می کنن (لازم به ذکر است که هیچ وقت در هیچ موقعیتی فکر نمی کنن فقط موقع درس خوندن فکرشون میاد) بعد از نیم ساعت دوباره میرن استراحت، بعد سه ربع استراحت می بینن خیلی دیر شده .دوباره میرن درس بخونن این بار می خونن یه چیزایی هم یاد میگیرن ولی چیزایی که یاد نمی گیرن را میذارن که فردا از دوستاش بپرسن یه کم به معلمشون فحش میدن میگن اینارو درس نداده. خلاصه آخرش نمیرسن کتاب را تموم کنن فردا میرن میبینن که دوستاشون یه چیزایی می گن که تا حالا به گوششون نخورده بعد اعصابشون خرد میشه اونایی هم که خونده بودن از کلشون میپره، به همین سادگی ...
|
|
نظر شما ( ) |
|
لیست کل مطالب خانه آرزو
|
|