سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
سلام دوست عزیز . . . . . .  به خانه ی آرزو خوش آمدید . . . . . . امیدواریم در این مکان لحظات خوشی را با ما سپری کنید. . . . . . ما را با انتقادات و پیشنهادات سازنده ی خود در ادامه هرچه بهتر این مسیر یاری کنید . . . . . . با تشکر از شما دوست گرامی . مدیر وبلاگ خانه ی آرزو : نیـما نـامجو
 مهمانان خانه آرزو

کل مهمانان خانه آرزو

1069166

 

مهمانان امروز

52

 

مهمانان دیروز

44

 

منوی اصلی

خانه  آرزو

  RSS 

شناسنامه

پل ارتباط با نیما

گفتگو با نیــما

اضافه کردن آی دی من به لیست یاهو آی دی خود

درباره خودم

من تنها یک چیز میدانم

و آن اینکه

هیچ نمی دانم...

 

 

بهترین حرف:

به همه عشق بورز ،

به تعداد کمی اعتماد کن ،

و بـه هیـچ کـس بـدی نکــن ...

لوگوی خانه آرزو
.•¤خانه ی آرزو¤•.
آرشیو مطالب
مالتی مدیا
گرافیک
کاربردی
اینترنت
موبایل
ابزارهای سی دی
امنیتی
کدهای جاوا
آموزش ترفند
هک و کرک
پزشکی
علمی
فیلم
موزیک
بازی
کد تقلب بازی
اس ام اس و جوک
شـعـر
رمان و داستان
عاشقانه
جملات زیبا
طنز
بیوگرافی
خواندنی ها
دانستنیها
سرگرمی
تصاویر زیبا
آشپزی
معرفی سایت
دل نوشته
برگزیده دیگران
فال و طالع بینی
مناسبتها
ادعیـه
مطالب متفرقه
آداب و رسوم مشهد
شهر من
نقاط دیدنی
سفارش قالب
پیوندهای روزانه

نیمای عزیز [398]
علیرضای عزیز [223]
داداش مصطفی [278]
سحــر عزیز [268]
محیای عزیز [280]
بهار خانم گل [484]
مریم عزیز [348]
[آرشیو(7)]

فهرست موضوعی
Crack . Download . Free . Regged . v4.9.6 . WinAll . YoutubeGet . دانلود آهنگ جدید و بسیار زیبای بردیا به نام خوابشو ببینی با دو ک . گوگل , گوگل ارث , google , google earth , دانلود گوگل ارث .
دوستان پارسی بلاگی

عاشق آسمونی
وبلاگ گروهی فصل انتظار
پرسه زن بیتوته های خیال
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی
... دست خط
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
● بندیر ●
دنیای جوانی
!!! بی عشق
««««« آخرالزمان »»»»»
مهر بر لب زده
دختری در راه آفتاب
... عشاق (عکس، شعر و
گروه تک تاز نظر بدین
شب و تنهایی عشق
حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
آقاشیر
شعـر و احساس
بی عینک
.:: رویش عشـق ::.
تکنولوژی کامپیوتر
یادداشتها و برداشتها
جاده خاطره ها
... تنهاترین عشق یه عاشق
زنبور در ما نی در جهان
دختـرک
اویس
از تبار آسمان
وبلاگ تخصصی فیزیک
آدمکها
تصویری از هنر مردم
manna71
آیین جوانمردان
عطـش
محمد قدرتی Mohammad Ghodrati
عاشقانه
زندگی عاشقانه
پری برای پریدن
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
سیمرغ
احساس با تو بودن
اس ام اس های جدید و بسیار زیبا
کان ذن ریو کاراته دو ایلخچی
مقالات مشاوره و روانشناسی و اختلالات روانی و رفتاری
خلــوت مــن
! پرواز را به خاطر بسپار
... موجیم که آسودگی ما
بـدنســازی
زن بودن ممنوع
فرشتگان رنجور
خــط بارون
سودابه
ازدواج
کبو ترانه... تا بام ملکوت
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
دوزخیان زمین
گنجینه
سید ذاکر
آوای ققنوس
آغاز راه
عکس
عشـــقــولــک
آسمان سرخ
در قلمرو سکوت
عاشق دلباخته
دیوونه بازی
امیدزهرا omidezahra
شب مهتابی
عشق من هیچ وقت تنهام نزار
غریب روزگار یوسف زهرا
شیعه مذهب برتر
همسفر عشق
آواز سرد
شــبــانــه
راهنما
پایگاه اطلاع رسانی قاین نیوز
وباگی خالی از خنده
افرایش صدای گوشی+راه کسب درآمد از اینترنت
عروسک تنها و دلتنگ
کشکول
شمیــم
نگاهم برای تو
اشعار و داستانهای عاشقانه
کانون مطالعاتی دانشجویان دانشگاه الزهراء(س)
ایستگاه دوستی
زنان در جهان
... با او می شود
دالانی بسوی بهشت
چرک نویس های یک سردبیر جوان
به سایت تفریحی سونگ ایل گوک خوش آمدید
بسم الله الرحمن الرحیم
کبوترانه
تخصصی ترین وبلاگ خاطرات
بروبچز دبیرستان روشنگر
همه چیز...
پرنسس کوچولو
خولنجان
اقاقیای من
دوست داشتنی ها
راه شب
طعم شیرین دو دقیقه
ایــ عزیـــــز ـــــــران
خودت va خودم
☆★☆ رمضان ☆★☆
◄◄◄$ نوشته عاشقانه شیطونک $►►υ
گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران باستان ، مصر باستان ‍،
دانشمنـد
پـروانـه وار
عشق من اس ام اس عاشقانه و اس ام اس ضد حال و کلیپ - من آقاشیر
سلطان عشق
سامانتا
سرزمین دور
قلبی از یخ
پرواز
در فراق وطنم
دختر و پسر ها وارد نشند اینجا مرکز عکس های جدیده
بیشه عشق
کوهنوردی
محرما نه
به نام خاتم کار بال پروانه ها
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
شعر و داستانهای عاشقانه
ماورای سکوت
.: مدیـا بـلاگ :.
حریم یاس
دهکده
زخمی عشق
خانه آرزو
نازنین یار
داستانهای وروجک و مامانی
موسسه آسیب های اجتماعی ستایشگران
دانلود بازار کلیپ موزیک جدید نرم افزار
((( بهترین سایت دانلود موزیک )))
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
عشق
خلوت تنهایی
اس ام اس عاشقانه
تا بی نهایـت
... زیبایی سایه ی خداوند
...اینجا شبیه عشق
زمزمه های دلتنگی
Ship & Naval
شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
عاشقان پرسپولیس
انتظــار
مشهــد وبـلاگ
*** هلاک عشق ***
تنها
ب مثل باران
اس ام اس
گل یخ
بی ستاره ترین شبهای زندگی
سنگفرش خیال
چند کیلو امیدواری
..:: نـو ر و ز::..
باور
خاطـرات
اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز
تا.....شقایق
Lovely
دنیا به روایت یوسف
نسیم فسا
desperado bug
جاده خدا
عکس | کلیپ | جک و لطیفه | دانلود | نرم افزار | موبایل | کد جاوا
دیوانگـی و عاقلـی
عاشقان پرسپولیس
اس ام اس و مطالب طنز و عکس‏های متحرک
توکای شهر خاموش
دختـر و پسـر
بال های شکسته
تک ستاره
خانواده بهشتی
سیصد
حاصلِ حوصله ها
بهارستـان
ساغر هستی
روزنگاره های من در پس لحظه های بودنم
... دچار یعنی عاشق
Ghasedak
عاشقان جواد کاظمیان
یاد ایام
نسل بـرتـر
دل نوشته های بهاری
به خود آییم و بخواهیم ، ‏که انسان باشیم
پـر پـرواز 2
(نوشته های یامین(رویا
مرا صدا کن شبی
زندگـی
اس ام اس سرکاری
ستاره مهجور
هواداران محسن چاوشى
وبلاگ سایت ایران سهراب
آسمان آبی
دشت جنون
انتظار
خانواده و زندگی سالم
سوپر من
دختـری تنهـا
انتظار عشق
عشق من لاکه
آهستـان
عاشقانه ترین عاشقانه های من
... حافظ غم دل با که بگویم
مدرسه ورزشهای رزمی پارسیان در شهرستان بابلسر
ایران کلیپ
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
san30zam


     

سایر دوستان

السلام علیک یا علی ابن

موسی الرضا (ع)

سلطـان قلبهـا

دهکـده احسـاس

خدا حافظ زندگی

برخاسته از خاک

خداهمسفرجاده عشق ما

لحظه های احتضار

کانون فرهنگی مذهبی مسجد آل محمد (ص)

بوی جوی مولیان آید همی ، یاد یار مهربان آید همی

مژی جون و یادداشتهایش

صلیب نقره ای

آن سوی خیال

ترانه های عاشقی

پاتوقی شاد برای شادترین ها

پاتوق پسر و دخترهای مشهدی

سرگیجه ها

غوغای عشق در دفتر عشق

روزگار تنهایی

فروشگاه اینترنتی

وبلاگ مهر

سکوت شب

بوی بنفشه

این هفت نفر

از هر دری

لبخند عشق و دوستی

بیا تو همه چی داریم

من یکتا هستم

دانلود جدیدترین موزیکها

Bia 2 Webloge

خاطرات ریز و درشت گلاب

مهسا کوچولو

دوران زندگی

امپراتور عشق

عاشق عشق

شهر شهره فرنگ


     

Template Designed :
Powered :
www.parsiblog.com

.•¤  تصویر این هفته خانه آرزو ¤•.

 

.•¤**¤•. متن زیر توسط  نیــما نوشته شد .•¤**¤•.   

عنوان متن ...•¤**¤•. رهایی - داستان کوتاه .•¤**¤•... سه شنبه 87 مهر 2  ساعت 2:11 صبح

تقویم را از جیبم در آوردم، بدون عجله صفحه ی مورد نظر را جستجو کردم ، ?? فرودین. با خط ریزی نوشتم " رهایی از زندگی". تقویم را در جیبم گذاشتم و آرام از پله ها یکی یکی بالا رفتم.
لحظه ی سختی بود ، تصمیم برای نماندن. ارتفاع آسمان خراش بیشتر از آن چیزی بود که از روی زمین به نظر می رسید. به پایین نگاه کردم ، آدمها مورچه وار در هم می لولیدند . صدای زوزه ی باد همه جا به گوش می رسید ، خورشید در باختر در حال غروب کردن بود و در انتهای افق کلاغی به سمت تاریکی حاصل از غروب خورشید پرواز می کرد. خانه ها یکی یکی چراغ هایشان روشن می شد ، انگار ستاره هایی بودند روی زمین.
به نرده ها نزدیک شدم ، هیچ توقفی در ذهنم نقش نمی بست ، همه چیز جاری بود و سیال ، قدمهایم بدون تردید بودند و آرامش در وجودم موج می زد . زمان دیگر معنایی نداشت ، هم در گذشته بودم و هم در آینده ، تصویری مبهم و گاه واضح. حس عجیبی همواره با من همراه بود ، بی وزنی بدون آن اندوه سخت قبل. ازدوردست صدایی به گوش می رسید ، صدایی نامفهوم ولی گوش نواز ، بیشتر به نوای فلوت شبیه بود و نُتهایی که با نظمی خاص نواخته می شدند : سُل سُل سُل لا سُی سُل سی لا لا سُل... انگار می خواست چیزی بگوید ، نه حتمن چیزی می گفت ولی من نمی فهمیدم.
به آن طرف نرده ها نگاه کردم ، همه چیز تکراری بود ، مثل خودم ، مثل تمام نفسهایی که کشیده بودم. از تکرار آن همه تکراری ها خسته و دلسرد بودم همین باعث شد یک قدم دیگر به نرده ها نزدیک شوم ، کاملن به آنها چسبیده بودم ، وزنم را به سمت جلو دادم ، صدا نزدیک و نزدیک تر می شد، دیگر اطمینان داشتم که صدای فلوت است و نوایی با نتهایی منظم :سُل سُل سُل لا سُی سُل سی لا لا سُل... صدا با من حرف می زد ولی من باز هم نمی فهمیدم چه می گوید ، به عقب برگشتم روی بام دراز کشیدمو و به آن گوش سپردم نمی دانم چه وقت خوابم برد .
در خواب رویایی شروع شد اما این رویا مثل رویا هایی که همیشه می دیدم تکراری نبود ، رویا مرا به آن طرف نرده ها برد ، پایین ساختمان خودم را می دیدیم که بر روی سنگ فرش خیابان خون آلود پهن شده بودم! جمعیتی اطرافم ایستاده بودند و همه چیز مثل قبل بود ، دیواره ، آدمها ، نورها ، بوها تمامشان تکراری بودند ، اما یک چیز فرق کرده بود ، من دیگر تکرار نمی شدم! آنجا هم صدا بامن همراه بود : سُل سُل سُل لا سُی سُل سی لا لا سُل... برایم مرثیه می خواند نه نمی خواند من مرثیه می شنیدم! حرفهای مردم از هر طرف به گوش می رسید یکی می گفت: "لعنت به این دنیا طفلک راحت کرد خودشو" آن طرف تر زنی می گفت:" خدا به داد زن وبچه اش برسه" اما هیچ کدام چیز تازه ای نمی گفتند همه ی حرفها تکراری بود! دیگر نمی توانستم حرکت کنم سکون در وجود م جاری بود انگار از خودم جدا شده بودم ، صدا پیوسته به گوش می رسید.
آن طرف نرده ها بودم ، اما گویی هیچ چیز فرقی نکرده بود دوباره همان تکرار و تکرار و تکرار ... فکر می کردم اتفاق جدیدی در راه است اما نبود فقط جسمم حرکت نمی کرد ، این سوی نرده ها هم من همان آدم پشت نرده ها بودم. آرام به سمت جسمم حرکت کردم و لحظه ای در آن جاری شدم.
هوا دیگر کاملن تاریک و سرد شده بود ،چقد خوابیده بودم ؟ نمی دانم شاید یک دقیقه شاید هم یک ساعت.به ساعتم نگاه کردم از ?? گذشته بود تقویم کوچک آن عدد ?? را نشان می داد. نمی توانستم حرکت کنم ، بدنم کرخت و بی حس شده بود ، به آسمان خیره شدم ، هلال ماه از هر شب دیگر زیبا تر به نظر می رسید و برای ستاره ها انگار جشنی بر پا بود ، بی وقفه چشمک می زدند. صدا باز هم با من بود : سُل سُل سُل لا سُی سُل سی لا لا سُل... با کمی تقلا بلند شدم و اطرافم را نگاه کردم . چشمم به نرده ها افتاد ، یادم آمد برای چه کاری این جا هستم ، به سمت نرده ها حرکت کردم رد شدن از آنها تجربه ای تکرار نشدنی بود اما نه انگار قبلن هم آن طرف آنها بوده ام، درست چند دقیقه قبل در رویا . دیگر عجله ای برای رفتن نداشتم رویایی را که در خواب دیده بودم مرور کردم ، آن طرف فقط تمام شدن بود تمام شدن من ، تمام شدن بدنم ، تمام شدن در تکرار و نه تمام شدن تکرار! آنجا پایانی نبود.
تردید در تمام مدت با من همرا ه شده بود. کدام طرف نرده ها را انتخاب کنم؟ این انتخاب هم رنگ تکرار به خود گرفته بود . صدای قلبم را به وضوح می شنیدم : تاپ، تاپ، تاپ... او هم نگران بود. با خود فکر کردم باید تصمیم قاطعی بگیرم، صدا پیوسته به گوش می رسید : سُل سُل سُل لا سُی سُل سی لا لا سُل... کم کم حس کردم معنای آن چیزی را که صدا دوست داشت به من بگوید می فهمم ! در خود چیزهایی زمزمه می کردم :" آیا دیگر وقت آن نرسیده که معجزه ای رخ دهد؟"
تلفن زنگ زد ، بی اختیار جواب دادم. "سلا م تو کجایی؟ از سر شب تا حالا منتظرت موندم میدونی ساعت چنده این جا هم که موبایل آنتن نمیده ، دیدوونه دوست دارم کی می خوای بفهمی! راستی تولت مبارک ! به حساب من تو الان ده دقیقس که به دنیا اومدی، پس چرا صدات در نمیاد ؟ اگه نمیای آدرس بده من بیام می بوسمت " . احساس کردم همه ی این حرفها را بار ها شنیده ام اما دیگر از شنیدنشان کسل نشدم حال عجیبی داشتم ، بی اختیار آدرس آسمان خراش را دادم .
ساعتی بعد دوباره تلفن زنگ زد ، خودش بود گفتم من روی پشت بام هستم بیا اینجا ، هیچ نگفت حتی تعجب هم نکرد ، چند دقیقه بعد در ورودی پشت بام به هم خورد ، یک شاخه گل پلاسیده در دستش بود ، به طرفم آمد بدون هیچ حرفی گونه ام را بو سید و گل را به دستم داد آهسته زیر لب گفت "تولدت مبارک". دستم را از زیر روسری در موهای لخت و نرمش فرو کردم و هر دو در آغوش هم غرق شدیم .
صبح شده بود و هوا کاملن روشن. به نرده ها تکیه داده بودیم ، خورشید از میان موهای طلایی اش صورتم را نوازش می داد و باد عطر بدنش را همه جا پرا کنده می کرد ، با خود فکر کردم همیشه از کنار همه ی اینها بی تفاوت گذر کردم، هیچ وقت تا این اندازه از بودن با او آرامش نداشتم. دلم می خواست تا ابد همان جا با هم می ماندیم.
صدای نفسهایم یا شاید هم صدای کلاغ بالای پشت بام بیدارش کرد ، صورتش از همیشه معصوم تر به نظرم رسید بی وقفه نگاهش می کردم ، ساکت بود و آرام. صدا هنوز هم در گوشم بود : سُل سُل سُل لا سُی سُل سی لا لا سُل...
دستانم را گرفت و هردو به سمت در پشت بام حرکت کردیم ، آسانسور خراب بود. پله هارا دو تا یکی پشت سر گذاشتیم قبل از آن که از ساختمان خارج شویم تقویم را ازجیبم بیرون آوردم آن را سریع ورق زدم ، صفحه ی مورد نظر را پیدا کردم،?? فروردین. با خط درشت در آن صفحه نوشتم : "رهایی در زندگی".

نظر شما  ( )


لیست کل مطالب خانه آرزو 

.•¤**¤•. گوگل ارث Google Earth 5.1.7894.7252 Final .•¤**¤•.
.•¤**¤•. عکس هایی فوق العاده زیبا .•¤**¤•.
.•¤**¤•. داستان کوتاه و جالب به نام یکی از بستگان خدا .•¤**¤•.
.•¤**¤•. تبریک سال نو .•¤**¤•.
.•¤**¤•. نقاشی آنلاین .•¤**¤•.
[عناوین آرشیوشده]


 

Powered by : پارسی بلاگ
Webloge Designed By : نیــم نــام